......
......
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:16 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:16 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
رابطه جنسی چی؟
خداحافظ
این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:17 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
خب میخوایم ببینیم تا چ اندازه با اون پسر بودید.....ببینید اطرافیان اگه خبر دارن پس همسر ایندتون خودتون باید در جریان بزارید
خداحافظ
این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....
عزیزم خیانت به همسر آیندت نیست. چون شما متاهل نبودی که متعهد باشی به کسی. در گذشته یه رابطه ای بوده و الان تمام شده. نگران نباشید. به خواستگارتون و معیاراتون تمرکز کنید
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:17 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
نه به خواستگارتون همه چیز رو نگید. شما اگه احتمال میدید این رابطه در آینده لو بره ، فقط به صورت سربسته و کلی به خواستگارتون بگید که با یک نفر به قصد آشنایی برای ازدواج رابطه داشتید که معیاراتونو نداشتو قضیه منتفی شد.
.......
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:18 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
تا اون حد بگید که همه خبر دارن نه بیشتر...
خداحافظ
این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....
خوب ما یه اشتباهاتی تو زندگیمون میکنیم ، که باید تاوانشم بدیم ، شما هم عذاب وجدان دارید به خاطر رابطتون ولی مهم اینه که الان پشیمونید و قصد دارید از نو شرو کنید زندگی رو . عذاب وجدان نداشته باش و سعی کن همسر خوبی برای شوهرت باشی در آینده. این همه ی اشتباهاتتو جبران میکنه.
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:18 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
من که دخترم ، ولی اگه شما خودتون خیلی موضوع رو بزرگ نکنید و فقط توی صحبتاتون یه اشاره ی کوچیک کنید ، دیگه خواستگارتون حساس نمیشه. ولی حواستون باشه که از ریزه رابطتون چیزی بهش نگید ، چون هرکسه دیگه ای هم جای خواستگارتون باشه واکنش نشون میده.
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:18 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
میتونم بپرسم با اون پسر رابطه ای داشتید که احساس گناه میکنید؟و اینکه چیشد که نشد؟
سوالها در جهت راهنمایی بهتر هست پاسخ بدید ممنون میشم
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:19 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
ببخشید اینجوری میگم ولی هنوز دلیل گناهتونو درک نمیکنم، اگه قبلا دلتون باهاش بوده و الان نیست گناهی نکردید مگر اینکه احساسم درست بگه و هنوز دلتون باهاش باشه.
منظورتون از دختربازی یعنی رفت با کسای دیگه دوست شد؟ اگه دوست دختر داره پس چرا از اطرافیانت سراغتو گرفته؟
میدونی بعضی حرفا جور در نمیاد.
بهرحال، بشین با خودت فکر کن ببین اختلافاتی که داشتید سر چی بود، آیا عدم درک فقط از طرف اون بود یا شما هم همینطور بودی. اینکه میگی از رنگ و شهر و غذا و... که اون دوس داشته متنفر شدی صرفا حرف هست که خودتو گول میزنی چون هنوز علاقتون پا برجاست.
تا این قضیه واقعا و قلبا حل نشده بفکر خواستگار نباش چون علاوه بر زندگی خودت ممکنه زندگی های دیگه ای رو خراب کنی.
....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:19 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:20 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
اینکه با وجود سه سال دوری هنوز به یادشی و خوابشو میبینی نشون میده که علاقتون به همدیگه ریشه ای بوده نه سطحی..و اینکه گفتی میتونی با یه حرکت دوباره به رابطت برگردی نشون میده هم اون دست برنداشته و هم شما ته دلت یه ندایی میگه بهش یه فرصت دوباره بدی.
گاهی اوقات کدورتهایی پیش میاد که هیچکدوم از دو طرف حاضر نیستن غرورشونو کنار بزارن و در عصبانیت حرفهایی به هم میزنن که اصلا دلشون نمیخواد و باعث رنجش هم میشن. اینکه میگی رفت دختر بازی بنظرم اصطلاح جالبی نیست، احتمالا از بس ناراحت بوده فقط دلش خواسته با یکی حرف بزنه آروم بشه وگرنه اگر دنبال دختر بازی بود با وجود سه سال سراغتو نمیگرفت یا حتی اصلا خونه خرید برای چی؟
دوتا نظر دارم،
۱- باهاش ارتباط برقرار کن و بخواه اگر قصدش ازدواج هست اقدام رسمی کنه و از همون ابتدا حتما برید پیش یه مشاور خوب تا کمکت کنه
۲- اگر برای رابطه قبلیت همه پلها رو میخوای خراب کنی و راه بازگشت نزاری، با خودت خلوت کن تصمیمتو بگیر پیش مشاور برو قضیه رو بگو و بخواه کمکت کنه فراموش کنی، خواستگارت هم که اومد میسنجیش خوب بود انتخابش میکنی، راجب گذشتت هم فقط میگی: یه خواستگار داشتی که با هم یه مدت رفت و آمد داشتین و فهمیدی مناسبت نیست جواب رد دادی، فقط همین نه بیشتر.
وسواس بیخودت رو هم بزار کنار چون مسخره بازیه که بخاطر ایجاد تنفر از هرچی اون خوشش اومد بدت بیاد، اومدی خواستگارت از همونا خوشش میومد اونوخت چی؟
....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:20 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
......
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:21 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:21 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:21 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
با عصبانیت با ناله با ناامیدی چیزی حل نمیشه
چرا عصبانی هستی؟ چون دلیل دوریتون و دلیل شکست رابطتون رو اون پسر میدونی..
برا همینه میخوای متنفر بشی برا همینه تو خواب با عصبانیت پا میشی.
از این به بعد، سعی کن بخاطر علاقه ای که بهش داشتی و هنوزم ته دلت داری ببخشیش، بجای تنفر بسپارش دست خدا که مراقبش باشه، به جای وقت صرف کردن برای ایجاد تنفر چشماتو بیشتر به دنیا باز کن همه رنگها همه شهرها همه غذاها رو دوست داشته باش بگو اگر نشد تقدیر نبود بگو چرا باید از شهر قشنگی مثل شیراز بدم بیاد چرا از رنگ مثلا قرمز که اون دوست داشته بدم بیاد وقتی اینقدر زیباست یا فلان غذا که اینقدر خوشمزست.
دلیل حال پریشانت اینه که روحتو پر کردی از حس نفرین و تنفر.
باور کن خیلی از حرفهای اون پسر رو حتی ممکنه به اشتباه کنایه دار برداشت کردی و بهش اجازه ندادی منظور واقعیش رو توضیح بده.
امیدوارم حرفام بتونه بهت کمک کنه.
......
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:22 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
سن دوتاتون چقدره؟
براتون کادو هم میخرید تو مناسبتهای مختلف؟
از چه کسی سراغتو میگرفته؟
.....
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:23 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
فرقی داره دختر باشم یا پسر؟
همیشه سعی میکنم بی طرف راهنمایی بدم قصدمم این نبود طرف اون پسر رو بگیرم هر حرفی زدم بخاطر حسی که از حرفاتون گرفتم بود.
من پسرم و اتفاقا اهل همون شیراز. ؛)
....م
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:23 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
.......
ویرایش توسط یا زهرا : 07-06-2015 در ساعت 10:24 AM
"... نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!
نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامام،
چه خواهد ساخت!
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد!
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی،
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد،
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد!
بدینسان بشکند در من،
سکوت مرگوارم را..."
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)